به نام خدا
موضوع:استفتائات در مورد ماه مبارک رمضان از مراجع تقلید
- سیستانی
- مکارم شیرازی
- خامنه ایی
- بهجت
- خراسانی
- گلپایگانی
آقای گلپایگانی
نيت
مسأله ۱۵۵۹. لازم نيست انسان نيت روزه را از قلب خود بگذراند، يا مثلاً بگويد: فردا را روزه ميگيرم، بلكه همينقدر كه براي انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب كاري كه روزه را باطل ميكند انجام ندهد كافي است، و براي آن كه يقين كند تمام اين مدت را روزه بوده، بايد مقداري پيش از اذان صبح و مقداري هم بعد از مغرب، از انجام كاري كه روزه را باطل ميكند خودداري نمايد.
مسأله ۱۵۶۰. انسان ميتواند در هر شب از ماه رمضان براي روزه فرداي آن، نيت كند، و بهتر است كه شب اول ماه هم نيت روزه همه ماه را بنمايد.
مسأله ۱۵۶۱. وقت نيت روزه ماه رمضان از اول شب است تا اذان صبح.
مسأله ۱۵۶۲. وقت نيت روزه مستحبي از اول شب است تا موقعي كه به اندازه نيتكردن، به مغرب وقت مانده باشد كه اگر تا اين وقت كاري كه روزه را باطل ميكند انجام نداده باشد، و نيت روزه مستحبي كند، روزه او صحيح است.
مسأله ۱۵۶۳. كسي كه پيش از اذان صبح بدون نيت روزه خوابيده است، اگر پيش از ظهر بيدار شود و نيت كند، روزه او صحيح است؛ چه روزه واجب باشد چه مستحب، و اگر بعدازظهر بيدار شود، نميتواند نيت روزه واجب نمايد، ولي در واجب مضيق، مثل روزه ماه رمضان احتياط واجب آن است كه رجاءاً نيت روزه بنمايد و آن را تمام كند، و بعد هم قضاي آن را به جا آورد.
مسأله ۱۵۶۴. اگر بخواهد غير روزه رمضان روزه ديگري بگيرد، بايد آن را معين نمايد، مثلاً نيت كند كه روزه قضا يا روزه نذر ميگيرم؛ ولي در ماه رمضان لازم نيست نيت كند كه روزه ماه رمضان ميگيرم، و همچنين در روزه مستحبي و روزهاي كه زمانش معين است تعيين لازم نيست، بلكه در روزه ماه رمضان اگر نداند ماه رمضان است يا فراموش نمايد و روزه ديگري را نيت كند، روزه ماه رمضان حساب ميشود.
مسأله ۱۵۶۵. اگر بداند ماه رمضان است و عمداً نيت روزه غير رمضان كند، نه روزه رمضان حساب ميشود، و نه روزهاي كه قصد كرده است.
مسأله ۱۵۶۶. اگر مثلاً به نيت روز اول ماه روزه بگيرد، بعد بفهمد دوم يا سوم بوده، روزه او صحيح است.
مسأله ۱۵۶۷. اگر پيش از اذان صبح نيت كند و بيهوش شود، و در بين روز به هوش آيد، بنابر احتياط واجب بايد روزه آن روز را تمام نمايد، و اگر تمام نكرد قضاي آن را به جا آورد.
مسأله ۱۵۶۸. اگر پيش از اذان صبح نيت كند و مست شود، و در بين روز به هوش آيد، احتياطاً امساك كند و بايد قضاي آن را به جا آورد.
مسأله ۱۵۶۹. اگر پيش از اذان صبح نيت كند و بخوابد، و بعد از مغرب بيدار شود، روزهاش صحيح است.
مسأله ۱۵۷۰. اگر نداند يا فراموش كند كه ماه رمضان است و پيش از ظهر ملتفت شود، چنانچه كاري كه روزه را باطل ميكند انجام نداده باشد، بايد نيت كند و روزه او صحيح است، و اگر كاري كه روزه را باطل ميكند انجام داده باشد، يا بعد از ظهر ملتفت شود كه ماه رمضان است، روزه او باطل ميباشد، ولي بايد تا مغرب كاري كه روزه را باطل ميكند انجام ندهد، و بعد از رمضان هم آن روزه را قضا نمايد.
مسأله ۱۵۷۱. اگر بچه پيش از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود، بايد روزه بگيرد، و احتياط واجب آن است كه اگر پيش از ظهر بالغ شود و مفطري به جا نياورده باشد، آن روز را قصد روزه كند و تمام نمايد.
مسأله ۱۵۷۲. كسي كه براي به جا آوردن روزه ميتي اجير شده، اگر روزه مستحبي بگيرد اشكال ندارد، ولي كسي كه روزه قضا يا روزه واجب ديگري دارد، نميتواند روزه
مستحبي بگيرد، و چنانچه فراموش كند و روزه مستحب بگيرد، در صورتي كه پيش از ظهر يادش بيايد، روزه مستحبي او به هم ميخورد، و ميتواند نيت خود را به روزه واجب برگرداند، و اگر بعد از ظهر ملتفت شود، روزه او باطل است بلكه اگر بعد از مغرب يادش بيايد، معلوم نيست روزهاش صحيح باشد.
مسأله ۱۵۷۳. اگر غير از روزه ماه رمضان روزه معين ديگري بر انسان واجب باشد، مثلاً نذر كرده باشد كه روز معيني را روزه بگيرد، چنانچه عمداً تا اذان صبح نيت نكند، روزهاش باطل است، و اگر نداند كه روزه آن روز بر او واجب است يا فراموش كند و پيش از ظهر يادش بيايد، چنانچه كاري كه روزه را باطل ميكند انجام نداده باشد، و بدون تأخير نيت كند، روزه او صحيح و گرنه باطل ميباشد.
مسأله ۱۵۷۴. اگر براي روزهاي كه واجب است و روز آن معين نيست، مثل روزه كفاره عمداً تا ظهر نيت نكند، اشكال ندارد، بلكه اگر پيش از نيت تصميم داشته باشد كه روزه نگيرد، يا ترديد داشته باشد كه بگيرد يا نه، چنانچه كاري كه روزه را باطل ميكند انجام نداده باشد و پيش از ظهر نيت كند، روزه او صحيح است.
مسأله ۱۵۷۵. اگر در ماه رمضان، پيش از ظهر كافر مسلمان شود و تا آن وقت كاري كه روزه را باطل ميكند انجام نداده باشد، بنابر احتياط نيت روزه نمايد.
مسأله ۱۵۷۶. اگر مريض پيش از ظهر ماه رمضان خوب شود واجب نيست بر او كه نيت روزه كند، اگر چه از اذان صبح تا آن وقت كاري كه روزه را باطل ميكند انجام نداده باشد.
مسأله ۱۵۷۷. روزي را كه انسان شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان، واجب نيست روزه بگيرد، و اگر بخواهد روزه بگيرد، نميتواند نيت روزه رمضان كند، و بنابر احتياط نيت قضا و مانند آن بنمايد، و چنانچه بعد معلوم شود رمضان بوده، از رمضان حساب ميشود.
مسأله ۱۵۷۸. اگر روزي را كه شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان، به نيت روزه قضا يا روزه مستحبي و مانند آن روزه بگيرد، و در بين روز بفهمد كه ماه رمضان است، بايد نيت روزه رمضان كند.
مسأله ۱۵۷۹. اگر در روزه واجب معيني، مثل روزه رمضان مردد شود كه روزه خود را
باطل كند يا نه، يا قصد كند كه روزه را باطل كند، روزهاش باطل ميشود اگر چه از قصدي كه كرده توبه نمايد، و كاري هم كه روزه را باطل ميكند، انجام ندهد.
مسأله ۱۵۸۰. در روزه مستحب و روزه واجبي كه وقت آن معين نيست، مثل روزه كفاره اگر قصد كند كاري كه روزه را باطل ميكند انجام دهد، يا مردد شود كه به جا آورد يا نه، چنانچه به جا نياورد و در روزه واجب پيش از ظهر و در مستحب تا پيش از مغرب دوباره نيت روزه كند، روزه او صحيح است.
چيزهايي كه روزه را باطل ميكند
مسأله ۱۵۸۱. نه چيز روزه را باطل ميكند:
اول ـ خوردن و آشاميدن.
دوم ـ جماع.
سوم ـ استمناء.
چهارم ـ دروغبستن به خداوند متعال و پيغمبر و جانشينان پيغمبر عليهم السلام.
پنجم ـ رساندن غبار غليظ به حلق.
ششم ـ فرو بردن تمام سر در آب كه حرام است، و بنابر احتياط لازم روزه را هم باطل ميكند.
هفتم ـ باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح.
هشتم ـ امالهكردن با چيزهاي روان.
نهم ـ قيكردن، و احكام اين موارد در مسائل آينده گفته ميشود.
آنچه براي روزهدار مكروه است
مسأله ۱۶۶۶. چند چيز براي روزهدار مكروه است و از آن جمله است: دوا ريختن به چشم و سرمهكشيدن در صورتي كه مزه يا بوي آن به حلق برسد؛ انجامدادن هر كاري كه مانند خونگرفتن و حمامرفتن باعث ضعف ميشود؛ انفيهكشيدن اگر نداند كه به حلق ميرسد، و اگر بداند به حلق ميرسد، جايز نيست؛ بو كردن گياههاي معطر، و احوط ترك نشستن زن است در آب، استعمال شياف، تر كردن لباسي كه در بدن است، كشيدن دندان و هر كاري كه به واسطه آن از دهان خون بيايد، مسواككردن به چوب تر، بيجهت آب يا چيزي در دهانكردن، و نيز مكروه است انسان بدون قصد بيرونآمدن مني، زن خود را ببوسد، يا كاري كند كه شهوت خود را به حركت آورد، و اگر به قصد بيرونآمدن مني باشد، روزه او باطل ميشود.
مواردي كه قضا و كفاره واجب است
مسأله ۱۶۶۷. اگر در روزه رمضان در شب جنب شود و به تفصيلي كه در مسأله ۱۶۴۰ گفته شد بيدار شود و دوباره بخوابد، و تا اذان صبح بيدار نشود، و يا بيدار بشود و براي مرتبه سوم بخوابد و بيدار نشود، بايد قضاي آن روز را بگيرد، و بنابر احتياط مستحب براي مرتبه سوم كفاره نيز بدهد، ولي اگر كار ديگري كه روزه را باطل ميكند عمداً انجام دهد، در صورتي كه ميدانسته آن كار روزه را باطل ميكند، قضا و كفاره بر او واجب ميشود، و اين حكم در ارتماس، بنابر احتياط واجب است.
مسأله ۱۶۶۸. اگر به واسطه ندانستن مسأله كاري انجام دهد كه روزه را باطل ميكند، چنانچه در ياد گرفتن مسأله تقصير كرده و در وقت به جا آوردن آن كار احتمال مفطر بودن آن را ميداده، كفاره بر او واجب ميشود، و اگر در وقت به جا آوردن آن غفلت داشته، بنابر احتياط كفاره لازم است، ولي اگر در ياد گرفتن مسأله تقصير نكرده باشد،كفاره واجب نيست.
كفاره روزه
مسأله ۱۶۶۹. كسي كه كفاره روزه رمضان بر او واجب است، بايد يك بنده آزاد كند، يا به دستوري كه در مسأله بعد گفته ميشود دو ماه روزه بگيرد، يا شصت فقير را سير كند يا به هر كدام يك مد كه تقريباً ده سير است طعام، يعني گندم يا جو و مانند اينها بدهد، و چنانچه اينها برايش ممكن نباشد هر مقدار ميتواند صدقه به فقرا بدهد و استغفار كند، و اگر از دادن صدقه هم عاجز باشد اكتفا به استغفار نمايد اگر چه مثلاً يك مرتبه بگويد «اَسْتَغْفِرُ الله»، و احتياط واجب آن است كه هر وقت بتواند كفاره را بدهد.
مسأله ۱۶۷۰. كسي كه ميخواهد دو ماه كفاره روزه رمضان را بگيرد، بايد سي و يك روز آن را پيدرپي بگيرد، و اگر بقيه آن پيدرپي نباشد، اشكال ندارد.
مسأله ۱۶۷۱. كسي كه ميخواهد دو ماه كفاره روزه رمضان را بگيرد، نبايد موقعي شروع كند كه در بين سي و يك روز، روزي باشد كه مانند عيد قربان، روزه آن حرام است.
مسأله ۱۶۷۲. كسي كه بايد پيدرپي روزه بگيرد، اگر در بين آن بدون عذر يك روز روزه نگيرد، يا وقتي شروع كند كه در بين آن به روزي برسد كه روزه آن واجب است، مثلاً به روزي برسد كه نذر كرده آن روز را روزه بگيرد، بايد روزهها را از سر بگيرد.
مسأله ۱۶۷۳. اگر در بين روزهايي كه بايد پيدرپي روزه بگيرد عذري، مثل حيض يا نفاس، يا سفري كه در رفتن آن مجبور است براي او پيش آيد، بعد از برطرفشدن عذر واجب نيست روزها را از سر بگيرد، بلكه بقيه را بعد از برطرفشدن عذر به جا ميآورد.
مسأله ۱۶۷۴. اگر به چيز حرامي روزه خود را باطل كند، چه آن چيز اصلاً حرام باشد مثل شراب و زنا، يا به جهتي حرام باشد، مثل خوردن غذاي حلالي كه براي انسان ضرر معتني به دارد، و نزديكيكردن با عيال خود در حال حيض، كفاره جمع بر او واجب ميشود، يعني بايد يك بنده آزاد كند و دو ماه روزه بگيرد و شصت فقير را سير كند، يا به هر كدام آنها يك مد كه تقريباً ده سير است، گندم يا جو يا نان و مانند اينها بدهد، و چنانچه هر سه برايش ممكن نباشد، هر كدام آنها كه ممكن است بايد انجام دهد.
مسأله ۱۶۷۵. اگر روزهدار دروغي را به خدا و پيغمبر صلي الله عليه و آله نسبت دهد، بنابر احتياط كفاره جمع كه تفصيل آن در مسأله پيش گفته شد بر او لازم ميشود.
مسأله ۱۶۷۶. اگر روزهدار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه جماع كند، بنابر احتياط براي هر دفعه، يك كفاره بر او واجب است، ولي اگر جماع او حرام باشد، براي هر دفعه يك كفاره جمع واجب ميشود.
مسأله ۱۶۷۷. اگر روزهدار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه غير جماع كار ديگري كه روزه را باطل ميكند انجام دهد، براي همه آنها يك كفاره كافي است.
مسأله ۱۶۷۸. اگر روزهدار غير جماع كار ديگري كه روزه را باطل ميكند انجام دهد و بعد با حلال خود جماع نمايد، بنابر احتياط براي هر كدام يك كفاره واجب ميشود.
مسأله ۱۶۷۹. اگر روزهدار غير جماع كار ديگري كه حلال است و روزه را باطل ميكند انجام دهد، مثلاً آب بياشامد و بعد كار ديگري كه حرام است و روزه را باطل ميكند غير از جماع انجام دهد، مثلاً غذاي حرام بخورد، يك كفاره كافي است.
مسأله ۱۶۸۰. اگر روزهدار آروغ بزند و چيزي در دهانش بيايد، چنانچه آن را فرو ببرد، روزهاش باطل است؛ و بايد قضاي آن را بگيرد و كفاره هم بر او واجب ميشود، و اگر خوردن آن چيز حرام باشد، مثلاً موقع آروغزدن خون يا غذايي كه از صورت غذابودن خارج شده، به دهان او بيايد و عمداً آن را فرو برد، بايد قضاي آن روزه را بگيرد، و كفاره جمع هم بر او واجب ميشود.
مسأله ۱۶۸۱. اگر نذر كند كه روز معيني را روزه بگيرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل كند، در كفاره آن دو قول است: يكي اين است كه يك بنده آزاد نمايد و يا دو ماه پيدرپي روزه بگيرد يا به شصت فقير طعام دهد، و اين قول، در صورت اختيار آزادكردن بنده يا اطعام شصت فقير مطابق با احتياط است، و قول ديگر، تخيير بين آزادكردن يك بنده و طعامدادن به ده فقير يا پوشاندن آنها و اگر هيچ يك را نتواند، سه روز پيدرپي روزه بگيرد.
مسأله ۱۶۸۲. كسي كه ميتواند وقت را تشخيص دهد، اگر به گفته كسي كه ميگويد مغرب شده افطار كند و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و كفاره بر او واجب ميشود.
مسأله ۱۶۸۳. كسي كه عمداً روزه خود را باطل كرده، اگر بعد از ظهر مسافرت كند، يا پيش از ظهر براي فرار از كفاره سفر نمايد، كفاره از او ساقط نميشود، بلكه اگر قبل از ظهر مسافرتي براي او پيش آمد كند، بنابر احتياط كفاره بر او واجب است.
مسأله ۱۶۸۴. اگر عمداً روزه خود را باطل كند و بعد عذري، مانند حيض يا نفاس يا مرض براي او پيدا شود، بنابر احتياط كفاره بر او واجب ميشود.
مسأله ۱۶۸۵. اگر يقين كند كه روز اول ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل كند، بعد معلوم شود كه آخر شعبان بوده، بنابر احتياط كفاره بر او واجب نيست.
مسأله ۱۶۸۶. اگر انسان شك كند كه آخر رمضان است يا اول شوال، و عمداً روزه خود را باطل كند، بعد معلوم شود اول شوال بوده، كفاره بر او واجب نيست.
مسأله ۱۶۸۷. اگر روزهدار در رمضان با زن خود كه روزهدار است جماع كند، چنانچه زن را مجبور كرده باشد، كفاره روزه خودش و روزه زن را بايد بدهد، و اگر زن به جماع راضي بوده، بر هر كدام يك كفاره واجب ميشود.
مسأله ۱۶۸۸. اگر زني شوهر روزهدار خود را مجبور كند كه جماع نمايد، يا كار ديگري كه روزه را باطل ميكند انجام دهد، واجب نيست كفاره روزه شوهر را بدهد.
مسأله ۱۶۸۹. اگر روزهدار در ماه رمضان، زن خود را مجبور به جماع كند، و در بين جماع زن راضي شود، بنابر احتياط واجب بايد مرد، دو كفاره و زن، يك كفاره بدهد.
مسأله ۱۶۹۰. اگر روزهدار در ماه رمضان با زن روزهدار خود كه خواب است جماع نمايد، يك كفاره بر او واجب ميشود، و روزه زن صحيح است، و كفاره هم بر او واجب نيست.
مسأله ۱۶۹۱. اگر مرد، زن خود را مجبور كند كه غير جماع كار ديگري كه روزه را باطل ميكند به جا آورد، كفاره زن را نبايد بدهد، و بر خود زن هم، كفاره واجب نيست.
مسأله ۱۶۹۲. كسي كه به واسطه مسافرت يا مرض روزه نميگيرد، نميتواند زن روزهدار خود را مجبور به جماع كند، ولي اگر او را مجبور نمايد، كفاره بر مرد واجب نيست.
مسأله ۱۶۹۳. انسان نبايد در به جا آوردن كفاره كوتاهي كند، ولي لازم نيست فوراً آن را انجام دهد.
مسأله ۱۶۹۴. اگر كفاره بر انسان واجب شود، و چند سال آن را به جا نياورد، چيزي بر آن اضافه نميشود.
مسأله ۱۶۹۵. كسي كه بايد براي كفاره يك روز شصت فقير را طعام بدهد اگر به
شصت فقير دسترسي دارد، نبايد به هر كدام از آنها بيشتر از يك مد كه تقريباً ده سير است طعام بدهد، يا يك فقير را بيشتر از يك مرتبه سير نمايد، ولي ميتواند براي هر يك از عيالات فقير اگر چه صغير باشند يك مد به آن فقير بدهد.
مسأله ۱۶۹۶. كسي كه قضاي روزه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمداً كاري كه روزه را باطل ميكند انجام دهد، بايد به ده فقير هر كدام يك مد كه تقريباً ده سير است طعام بدهد و اگر نميتواند، سه روز روزه بگيرد.
جاهايي كه فقط قضاي روزه واجب است
مسأله ۱۶۹۷. در چند صورت فقط قضاي روزه بر انسان واجب است و كفاره واجب نيست:
اول ـ آن كه در شب ماه رمضان جنب باشد، و به تفصيلي كه در مسأله ۱۶۴۰ گفته شد تا اذان صبح از خواب دوم بيدار نشود، ولي در خواب سوم احتياط مستحب مؤكد، كفاره است.
دوم ـ عملي كه روزه را باطل ميكند به جا نياورد ولي نيت روزه نكند، يا ريا كند، يا قصد كند كه روزه نباشد، يا قصد كند كاري كه روزه را باطل ميكند انجام دهد.
سوم ـ آن كه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش كند، و با حال جنابت يك روز يا چند روز روزه بگيرد.
چهارم ـ آن كه در ماه رمضان بدون اين كه تحقيق كند صبح شده يا نه، كاري كه روزه را باطل ميكند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، و نيز اگر بعد از تحقيق با اين كه گمان دارد صبح شده، كاري كه روزه را باطل ميكند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده قضاي آن روزه بر او واجب است، بلكه اگر بعد از تحقيق شك كند كه صبح شده يا نه يا ظن پيدا كند به آن كه صبح نشده و كاري كه روزه را باطل ميكند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده، احتياط واجب آن است كه قضاي روزه آن روز را به جا آورد.
پنجم ـ آن كه كسي بگويد صبح نشده و انسان به گفته او كاري كه روزه را باطل ميكند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
ششم ـ آن كه كسي بگويد صبح شده و انسان به گفته او يقين نكند، يا خيال كند شوخي ميكند و كاري كه روزه را باطل ميكند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
هفتم ـ آن كه كور و مانند آن به گفته ديگري افطار كنند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است.
هشتم ـ آن كه در هواي صاف به واسطه تاريكي يقين كند كه مغرب شده و افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است، و اگر شك داشته باشد كه مغرب شده و افطار كند، و معلوم شود مغرب نبوده كفاره هم واجب است؛ ولي اگر در هواي ابر به گمان اين كه مغرب شده افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نيست.
نهم ـ آن كه براي خنكشدن، مضمضه كند، يعني آب در دهان بگرداند و بياختيار فرو رود، و اگر بيجهت مضمضه كند و فرو رود، احتياط لازم قضا است، ولي اگر فراموش كند كه روزه است و آب را فرو دهد يا براي وضو مضمضه كند و بياختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.
دهم ـ آن كه روزهدار از جهت اكراه يا اضطرار يا تقيه افطار كند كه در اين صورت لازم است قضا نمايد، و كفاره ندارد.
مسأله ۱۶۹۸. اگر غير آب چيز ديگري را در دهان ببرد و بياختيار فرو رود، يا آب داخل بيني كند و بياختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.
مسأله ۱۶۹۹. مضمضه زياد براي روزهدار مكروه است، و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر است سه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد.
مسأله ۱۷۰۰. اگر انسان بداند يا ايمن نباشد كه به واسطه مضمضه بياختيار يا از روي فراموشي آب وارد گلويش شود، نبايد مضمضه كند.
مسأله ۱۷۰۱. اگر در ماه رمضان، بعد از تحقيق يقين كند كه صبح نشده و كاري كه روزه را باطل ميكند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نيست.
مسأله ۱۷۰۲. اگر انسان شك كند كه مغرب شده يا نه، نميتواند افطار كند؛ ولي اگر شك كند كه صبح شده يا نه، پيش از تحقيق هم ميتواند كاري كه روزه را باطل ميكند انجام دهد.
احكام روزه قضا
احكام روزه مسافر
مسأله ۱۷۲۳. مسافري كه بايد نمازهاي چهار ركعتي را در سفر دو ركعت بخواند، نبايد روزه بگيرد، و مسافري كه نمازش را تمام ميخواند، مثل كسي كه شغلش مسافرت، يا سفر او سفر معصيت است، بايد در سفر روزه بگيرد.
مسأله ۱۷۲۴. مسافرت در ماه رمضان اشكال ندارد، ولي اگر براي فرار از روزه باشد مكروه است.
مسأله ۱۷۲۵. اگر غير روزه رمضان روزه معين ديگري بر انسان واجب باشد، مثلاً نذر كرده باشد روز معيني را روزه بگيرد، بنابر احتياط مستحب تا ناچار نشود، در آن روز مسافرت نكند، و اگر در سفر باشد چنانچه ممكن است بنابر احتياط مستحب قصد كند كه ده روز در جايي بماند، و آن روز را روزه بگيرد.
مسأله ۱۷۲۶. اگر نذر كند روزه بگيرد و روز آن را معين نكند، نميتواند آن را در سفر به جا آورد، ولي چنانچه نذر كند كه روز معيني را در سفر روزه بگيرد، بايد آن را در سفر به جا آورد، و نيز اگر نذر كند روز معيني را؛ چه مسافر باشد يا نباشد، روزه بگيرد، بايد آن روز را اگر چه مسافر باشد روزه بگيرد.
مسأله ۱۷۲۷. مسافر ميتواند براي خواستن حاجت، سه روز در مدينه طيّبه روزه مستحبي بگيرد.
مسأله ۱۷۲۸. كسي كه نميداند روزه مسافر باطل است، اگر در سفر روزه بگيرد و در بين روز مسأله را بفهمد، روزهاش باطل ميشود، و اگر تا مغرب نفهمد، روزهاش صحيح است.
مسأله ۱۷۲۹. اگر فراموش كند كه مسافر است، يا فراموش كند كه روزه مسافر باطل ميباشد و در سفر روزه بگيرد، روزهاش باطل است.
مسأله ۱۷۳۰. اگر روزهدار بعد از ظهر مسافرت نمايد، بايد روزه خود را تمام كند، و در صورتي كه شب نيت سفر كرده باشد، احتياط مستحب آن است كه قضاي آن را به جا آورد؛ و اگر پيش از ظهر مسافرت كند، وقتي به حد ترخص برسد، يعني به جايي برسد كه ديوار شهر را نبيند و صداي اذان آن را نشنود، بايد نيت روزه نداشته باشد، و اگر از شب، قصد سفر نكرده باشد، احتياط مستحب اتمام روزه و قضاي آن است؛ و اگر قبل از ظهر به وطن برگردد و مفطر به جا نياورده باشد، به حد ترخص كه رسيد، بايد نيت روزه نمايد، و روزهاش صحيح است.
مسأله ۱۷۳۱. اگر مسافر پيش از ظهر به وطنش برسد، يا به جايي برسد كه ميخواهد ده روز در آنجا بماند، چنانچه كاري كه روزه را باطل ميكند انجام نداده، بايد آن روز را روزه بگيرد، و اگر انجام داده، نميتواند آن روز را روزه بگيرد.
مسأله ۱۷۳۲. اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش برسد، يا به جايي برسد كه ميخواهد ده روز در آنجا بماند، نبايد آن روز را روزه بگيرد.
مسأله ۱۷۳۳. مسافر و كسي كه از روزهگرفتن عذر دارد، مكروه است در روز ماه رمضان جماع نمايد، و در خوردن و آشاميدن كاملاً خود را سير كند.
مسأله ۱۷۰۳. اگر ديوانه عاقل شود، واجب نيست روزههاي وقتي را كه ديوانه بوده قضا نمايد.
مسأله ۱۷۰۴. اگر كافر پيش از ظهر روز ماه رمضان مسلمان شود و كاري كه روزه را باطل ميكند، انجام نداده باشد، احتياط واجب آن است كه آن روز را روزه بگيرد، و اگر ترك نمود قضا نمايد، و روزههاي قبل قضا ندارد، ولي اگر مسلماني كافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزهاي وقتي را كه كافر بوده بايد قضا نمايد.
مسأله ۱۷۰۵. روزهاي كه از انسان به واسطه مستي فوت شده، بايد قضا نمايد اگر چه چيزي را كه به واسطه آن مست شده، براي معالجه خورده باشد.
مسأله ۱۷۰۶. اگر براي عذري چند روز روزه نگيرد و بعد شك كند كه چه وقت عذر او برطرف شده، واجب نيست مقدار بيشتري را كه احتمال ميدهد روزه نگرفته قضا نمايد، مثلاً كسي كه پيش از ماه رمضان مسافرت كرده و نميداند پنجم رمضان از سفر برگشته و يا ششم و يا اين كه مثلاً در اواخر ماه رمضان مسافرت كرده و بعد از رمضان برگشته و نميداند كه بيست و پنجم مسافرت كرده يا بيست و ششم، در هر دو صورت ميتواند مقدار كمتر، يعني پنج روز را قضا كند اگر چه احتياط مستحب آن است كه مقدار بيشتر يعني شش روز را قضا نمايد.
مسأله ۱۷۰۷. اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، هر كدام را كه اول بگيرد مانعي ندارد، و اگر وقت قضاي رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد، احتياط مستحب آن است كه اول قضاي رمضان آخر را بگيرد.
مسأله ۱۷۰۸. اگر قضاي روزه چند رمضان بر او واجب باشد و در نيت معين نكند كه قضاي سال آخري است، قضاي آن سال حساب نميشود، و كفاره تأخير آن از او ساقط نميگردد.
مسأله ۱۷۰۹. كسي كه قضاي روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاي روزه او تنگ نباشد، ميتواند پيش از ظهر، روزه خود را باطل نمايد.
مسأله ۱۷۱۰. اگر قضاي روزه ميتي را گرفته باشد، احتياط مستحب آن است كه بعد از ظهر روزه را باطل نكند.
مسأله ۱۷۱۱. اگر به واسطه مرض يا حيض يا نفاس روزه رمضان را نگيرد، و پيش از تمامشدن رمضان بميرد، لازم نيست روزههايي را كه نگرفته براي او قضا كنند.
مسأله ۱۷۱۲. اگر به واسطه مرضي روزه رمضان را نگيرد، و مرض او تا رمضان سال بعد طول بكشد، قضاي روزههايي را كه نگرفته بر او واجب نيست، و بايد براي هر روز يك مد كه تقريباً ده سير است طعام يعني گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد، ولي اگر به واسطه عذر ديگري مثلاً براي مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقي بماند، روزههايي را كه نگرفته بايد قضا كند، و احتياط واجب آن است كه براي هر روز يك مد طعام هم به فقير بدهد.
مسأله ۱۷۱۳. اگر به واسطه مرضي روزه رمضان را نگيرد و بعد از رمضان مرض او برطرف شود ولي عذر ديگري پيدا كند كه نتواند تا رمضان بعد قضاي روزه را بگيرد، بايد روزههايي را كه نگرفته قضا نمايد، و نيز اگر در ماه رمضان غير مرض عذر ديگري داشته باشد، و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگيرد، روزههايي را كه نگرفته بايد قضا كند، و بنابر احتياط مستحب كفاره نيز بدهد.
مسأله ۱۷۱۴. اگر در ماه رمضان به واسطه عذري روزه نگيرد، و بعد از رمضان عذر او برطرف شود، و تا رمضان آينده عمداً قضاي روزه را نگيرد، بايد روزه را قضا كند، و براي هر روز يك مد گندم يا جو و مانند اينها هم به فقير بدهد.
مسأله ۱۷۱۵. اگر در قضاي روزه كوتاهي كند تا وقت تنگ شود، و در تنگي وقت عذري پيدا كند كه پيش از ماه مبارك نتواند قضا نمايد، بايد قضا را بعد بگيرد، و براي هر روز يك مد گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد، هر چند موقعي كه عذر دارد، تصميم داشته باشد كه بعد از برطرفشدن عذر روزههاي خود را قضا كند.
مسأله ۱۷۱۶. اگر مرض انسان چند سال طول بكشد، بعد از آن كه خوب شد بايد قضاي رمضان آخر را بگيرد، و براي هر روز از سالهاي پيش يك مد گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد.
مسأله ۱۷۱۷. كسي كه بايد براي هر روز يك مد طعام به فقير بدهد، ميتواند كفاره چند روز را به يك فقير بدهد.
مسأله ۱۷۱۸. اگر قضاي روزه رمضان را چند سال تأخير بيندازد، بايد قضا را بگيرد، و براي هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.
مسأله ۱۷۱۹. اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد، بايد قضاي آن را به جا آورد و براي هر روز دو ماه روزه بگيرد، يا به شصت فقير طعام بدهد، يا يك بنده آزاد كند و چنانچه تا رمضان آينده قضاي آن روزه را به جا نياورد، براي هر روز، دادن يك مد بنابر احتياط لازم ميشود.
مسأله ۱۷۲۰. اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد و در روز مكرر جماع كند، بنابر احتياط واجب كفاره هم مكرر ميشود، ولي اگر چند مرتبه كار ديگري كه روزه را باطل ميكند انجام دهد، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد، يك كفاره كافي است.
مسأله ۱۷۲۱. بعد از فوت پدر و همچنين بنابر احتياط واجب مادر، پسر بزرگتر بايد قضاي نماز و روزه آنان را به تفصيلي كه در مسأله ۱۳۹۹ گفته شد به جا آورد.
مسأله ۱۷۲۲. اگر پدر و مادر غير از روزه رمضان روزه واجب ديگري را مانند روزه نذر نگرفته باشند، احتياط واجب آن است كه پسر بزرگتر قضا نمايد.
كساني كه روزه بر آنان واجب نيست
روزههاي حرام و مكروه
مسأله ۱۷۴۸. روزهگرفتن در روز عيد فطر و قربان حرام است، و نيز روزي را كه انسان نميداند آخر شعبان است يا اول رمضان، اگر به نيت اول رمضان روزه بگيرد، حرام ميباشد.
مسأله ۱۷۴۹. اگر به واسطه گرفتن روزه مستحبي، حق شوهر از بين برود، روزه بر زن
حرام است، و احتياط مستحب آن است كه اگر حق شوهر هم از بين نرود، بدون اجازه او روزه مستحبي نگيرد.
مسأله ۱۷۵۰. روزه مستحبي اولاد اگر باعث اذيت پدر يا مادر شود، با نهي آنان حرام است، بلكه اگر از آن نهي نكنند ولي سبب اذيت آنان شود، يا جد نهي نمايد و روزه سبب اذيت او شود، بنابر احتياط واجب جايز نيست.
مسأله ۱۷۵۱. اگر پسر بدون اجازه پدر، روزه مستحبي بگيرد، و در بين روز، پدر او را نهي كند، اگر در مخالفت نهي اذيت ميشود، بايد افطار نمايد.
مسأله ۱۷۵۲. كسي كه ميداند روزه براي او ضرر ندارد، اگر چه دكتر بگويد ضرر دارد، بايد روزه بگيرد و كسي كه يقين يا گمان دارد كه روزه برايش ضرر دارد، اگر چه دكتر بگويد ضرر ندارد، بايد روزه نگيرد، و اگر روزه بگيرد صحيح نيست.
مسأله ۱۷۵۳. اگر انسان احتمال بدهد كه روزه برايش ضرر دارد، و از آن احتمال، ترس براي او پيدا شود، چنانچه احتمال او در نظر مردم به جا باشد، نبايد روزه بگيرد، و اگر روزه بگيرد، صحيح نيست.
مسأله ۱۷۵۴. كسي كه عقيدهاش اين است كه روزه براي او ضرر ندارد، اگر روزه بگيرد، و بعد از مغرب بفهمد روزه براي او ضرر داشته، بنابر احتياط واجب بايد قضاي آن را به جا آورد.
مسأله ۱۷۵۵. غير از روزههايي كه گفته شد، روزههاي حرام ديگري هم هست كه در كتابهاي مفصل گفته شده است.
مسأله ۱۷۵۶. روزه روز عاشورا و روزي كه انسان شك دارد روز عرفه است يا عيد قربان، مكروه است.
مسأله ۱۷۳۴. كسي كه به واسطه پيري نميتواند روزه بگيرد يا براي او مشقت دارد، روزه بر او واجب نيست، ولي در صورت دوم بايد براي هر روز يك مد گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد، بلكه در صورت اول نيز بنابر احتياط لازم، يك مد طعام بدهد.
مسأله ۱۷۳۵. كسي كه به واسطه پيري روزه نگرفته، اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگيرد، قضاي روزههايي را كه نگرفته، بنابر احتياط مستحب به جا آورد.
مسأله ۱۷۳۶. اگر انسان مرضي دارد كه زياد تشنه ميشود و نميتواند تشنگي را تحمل كند، يا براي او مشقت دارد، روزه بر او واجب نيست؛ ولي در صورت دوم و بلكه در صورت اول هم بنابر احتياط لازم بايد براي هر روز يك مد گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد، و احتياط مستحب آن است كه بيشتر از مقداري كه ناچار است آب نياشامد، و چنانچه بعد بتواند روزه بگيرد روزههايي را كه نگرفته قضا نمايد.
مسأله ۱۷۳۷. زني كه زاييدن او نزديك است و روزه براي حملش يا براي خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نيست، و در صورت اول، بايد براي هر روز بنابر احتياط لازم يك مد طعام به فقير بدهد؛ ولي اگر روزه براي خودش ضرر دارد، رعايت اين احتياط لازم نيست اگر چه بهتر است، و روزههايي را كه نگرفته، بايد قضا نمايد.
مسأله ۱۷۳۸. زني كه بچه شير ميدهد و شير او كم است؛ چه مادر بچه، يا دايه او باشد، يا بياجرت شير دهد، اگر روزه براي بچه يا براي خودش ضرر دارد روزه بر او واجب نيست، و در صورت اول بايد براي هر روز يك مد طعام به فقير بدهد، و در هر دو صورت روزههايي را كه نگرفته بايد قضا نمايد، ولي اگر كسي پيدا شود كه بياجرت بچه را شير دهد، يا براي شيردادن بچه از پدر يا مادر بچه يا از كس ديگري كه اجرت او را بدهد اجرت بگيرد، احتياط واجب آن است كه بچه را به او بدهد و روزه بگيرد.